نقد فیلم تگزاس 2
فیلمی که منطقی در فیلمنامه ندارد و صرفاً با موقعیتهایی کنار هم چیده شده، سعی در خنداندن مخاطب دارد.
منتها تفاوتش با تگزاس۱ این است که این فیلم در ایران ساختهشده. ازلحاظ کارگردانی و تدوین هم مانند فیلمهای دیگر این سبک، ضعیف است.
سؤال این است که اساساً ساخت اینگونه فیلمها که نقد آن کار بیهودهای است، درست است یا خیر؟ سلیقه مخاطب چیست؟
از طرفی:
1. برای هرکدام از ما زمانهایی وجود دارد که دوست داریم دور از مشکلات و مسائل جورواجور کنونی، لحظاتی شاد داشته باشیم.
اینگونه آثار، لحظاتی شاد و گذرا ایجاد میکنند.
2. سینما باید متنوع باشد و ژانرهای مختلفی را شامل شود. اینگونه فیلمها، باعث نمایان شدن تفاوتها است.
3. نمایش این آثار در سینما، منفعت مالی زیادی دارد و با خلق لحظاتی صرفاً سرگرمکننده، باعث شادی مخاطب میشوند.
4. ساخته نشدن این آثار درواقع مانند پاک کردن صورتمسئله (دلیل پسرفت فیلمسازی) است.
5. مخاطب ثابت کرده است فیلم خوب در هر ژانری، دیده میشود.
اما:
6. نمایش این آثار در سینما، ازنظر فرهنگی و اجتماعی، رشدی در بر نخواهد داشت.
7. مادامی که تهیهکنندگان، کارگردانان و نویسندگان، اولویتشان درآمدزایی باشد، تعداد این سبک فیلمها بیشتر و بیشتر شده
و مانع دیده شدن فیلمهایی در ژانرهای دیگر میشود.
8. سینما برای فیلمهایی که رسالتشان فقط خنداندن گذرا باشد، انتخاب مناسبی نیست. رسانهای که مردم برای استفاده از آن پول داده
و انتخاب میکنند چه ببینند، علاوه بر تزریق سرمایه، نیاز به تزریق اندیشه هم دارد.
9. فیلمسازان عزیز اگر میخواهند بخندانند، میتوانند فیلمهایشان را با محتوا، ساختار و فرم درست و اصولی بسازند.
10. به نظر انتخاب مناسب برای نمایش اینگونه فیلمها، رسانه نمایش خانگی است.
نویسنده: میلاد مهرزاد